از چيزهائي كه موجب ميشود عنايت
خدا از شخص، از خانه برداشته شود گناه در خانه است. گناه اقسامي دارد به يك
اعتبار: به گناه كبيره و صغيره تقسيم ميشود كه فعلاً مورد بحث من نيست. و به
اعتبار ديگر به گناه مداوم و غير مداوم تقسيم ميشود. گاهي يك گناه از انسان سر ميزند
نظير اين كه العياذبالله دروغي ميگويد. اين كار بدي است. بايد توبه كند. بايد
جبران كند. ولي يكدفعه گناه مداوم است. يعني هر روز دروغ ميگويد؛ هر روز غيبت ميكند؛
هر روز شايعه پراكني ميكند؛ هر روز ظلم ميكند. اين گناه مداوم خطر دارد خطرش به
اندازهاي است كه قرآن ميفرمايد:
«ثم كان عاقبة الذين اساؤا السؤي ان كذبوا
بايات الله و كانوا بها يستهزؤن»[1]
افرادي كه
گناه مداوم دارند اينها متوجه باشند كه دست از همه چيز بر ميدارند و كارشان به
اينجا ميكشد كه ديگر منبر و محراب و روحانيت را خرافه حساب ميكنند، تكذيب ميكنند.
امام
صادق(عليهالسلام) هم در روايات فراواني ميفرمايد: كه اگر كسي گناه كرد يك نقطهي
سياهي در دلش پيدا ميشود. اگر توبه كرد آن نقطهي سياه پاك ميشود. و اما اگر
توبه نكرد و گناه دوم آمد آن نقطهي سياه زياد ميشود. و سياهي گناه مداوم كم كم
همهي دلش را ميگيرد و ديگر رستگار نميشود.[2]
لذا اولاً
از همهي شما تقاضا دارم گناه در زندگي شما نباشد. و اگر گناه آمد فوراً جبران
كنيد؛ فوراً تدارك كنيد. گناه مداوم در زندگي شما نباشد.
يك تقسيم
ديگري هم در گناه هست و آن اين است كه گناهي گاهي ابهتش در دل هست مثل اينكه يك
نگاه شهوتآميز به نامحرم ميكند يك تلاطم دروني برايش ايجاد ميشود. يك غيبتي يك
دروغي ميگويد اما فوراً تلاطم دروني پيدا ميكند. همين ابهت گناه در دلش هست. اما
گاهي ابهت گناه از دل او ميرود. و گناه مداوم از اين نوع است كه ابهت گناه را از
دل ميبرد. و اگر ابهت گناه از دل رفت از گناه مداوم بدتر است. زيرا در گناه مداوم
ممكن است موفق به توبه بشود اما اگر ابهت گناه از دل رفت ديگر موفق به توبه شدن
كار بسيار مشكلي است.
پي نوشت
ها:
[1]. سوره
روم آيه 10 ترجمه: سرانجام كار آنان كه به اعمال زشت و كردار بد مداومت نمايند اين
ميشود كه آيات خدا را تكذيب و تمسخر ميكنند.
[2]. اصول كافي باب گناهان